مبادى معلومات انسان محدود است،
انواع چهارگانه مرگ،
انسان مىتواند علم نامحدود حاصل کند،
درخواست رهایی از ادراکات حسی
(2720) چیست آن کوزه تن محصور ما |
|
اندر او آب حواس شور ما |
(2721) اى خداوند این خم و کوزهى مرا |
|
در پذیر از فضل اللَّه اشترى |
(2722) کوزهاى با پنج لولهى پنج حس |
|
پاک دار این آب را از هر نجس |
(2723) تا شود زین کوزه منفذ سوى بحر |
|
تا بگیرد کوزهى من خوى بحر |
(2724) تا چو هدیه پیش سلطانش برى |
|
پاک بیند باشدش شه مشترى |
(2725) بىنهایت گردد آبش بعد از آن |
|
پر شود از کوزهى من صد جهان |
(2726) لولهها بر بند و پر دارش ز خُم |
|
گفت: غضوا عن هوا ابصارکم |
(2727)ریش او پر باد، کین هدیه که راست؟ |
|
لا یق چون او شهی، این است راست |
اللَّه اشترى: برگرفته است از آیهى شریفه: إِنَّ اَللَّهَ اِشْتَرى مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ. (خداى تعالى جان و مال مؤمنان را ببهاى بهشت خریده است.)[1]. مفسران مىگویند که خرید و معامله بر خدا روا نیست زیرا خریدار چیزى را مىخرد که ملک او نباشد و مىخواهد که آن را در تملک آرد و خدا مالک جهان است از این رو، آیهى شریفه را از جنس مجاز و تمثیل فرض مىکنند بدین معنى که چون بذل جان و مال از سوى مؤمنان، استحقاق ثواب و بهشت مىآورد مثل آنست که مالى در برابر بها و ثمنى قرار مىگیرد و عوض و معوضى فرض مىشود بدین مناسبت، آن را به خرید و معامله تعبیر کرده است. صوفیان گفتهاند که نفس آرزوکده و بلا خیز است، مال نیز سرمایهى بزهمندى و عصیان است خداوند نسبت ملکیت مؤمنان را از این دو سلب کرد زیرا هر دو زیان آور است و بجاى آن چیزى مىدهد که سراسر سود است، جنید گفته است حکمت این خریدارى آنست که مؤمنان بر زوال تصرف خود در جان و مال واقف گردند و در خور مجاورت حق شوند، ابو بکر وراق مىگوید نفس و مال، وسیلهى اداء فرائض و نوافل است و مقصود آنست که مؤمنان بدانند که از خود چیزى ندارند و بعملى که مىکنند فریفته نشوند و اعجاب نیاورند. [2]
نجس: در این مورد، اندیشههاى زشت و آلوده بغرض و منبعث از تقلید و تلقین است زیرا ادراک، حکم مدرک و علم، صفت معلوم بخود مىگیرد و بنا بر این، علم و ادراک وقتى شریف است که بامرى شریف و گران مایه تعلق گیرد و بر خلاف اگر بامرى خسیس و فرومایه متعلق شود آن علم، حکم معلوم دارد و فرومایه و پست است.
غضوا عن هوا ابصارکم:برگرفته است از آیهْ شریفهْ«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْبگو بمؤمنین که چشم خود را از نامحرمان پوشیده و عصمت خود را حفظ کنند و این براى آنها پاکیزهتر است»[3] تاویل مولانا آنست که تمامى حواس را از التفات بغیر حق و از خواهشهاى نفسانى نگاه باید داشت.
خُم: در این جا عالم غیب ودریای الهی است ، پر دارش ز خُم : یعنی راههای توجه به دنیا وهوای نفس را ببند تا وجود تو از خُم معنا پر شود.
ریش او پر باد: یعنی مغرور وخوشحال
( 2720) آن کوزه چیست همین تن ما است که چون کوزه محدود و محصور است که آب شور و تلخ حواس ما در آن پر شده است.( 2721) بار الها بحق فضیلت آیه شریفه إِنَّ اَللَّهَ اِشْتَرى این کوزه مرا از من بپذیر.( 2722) این کوزه که از پنج حس داراى پنج لوله است آب آن را از هر آلودگى پاک دار.( 2723) تا از این کوزه منفذى بدریا پیدا شده و کوزه ما خاصیت دریا پیدا کند.( 2724) و چون آن را برسم هدیه نزد سلطان برى او را پاک دیده و مشترى شود.( 2725) و بعد از آن آبش بىنهایت شده صد جهان را از آب سیراب کند.( 2726) لولهها را ببند و آب از خم پر کن که فرموده قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ ... بگو بمؤمنین که چشم خود را از نامحرمان پوشیده و عصمت خود را حفظ کنند و این براى آنها پاکیزهتر است. ( 2727) راستى لایق ریشش که نمىدانست این هدیه براى چه کسى است و چنین هدیهاى لایق شاهنشاه نیست.(
مقصود مولانا در این ابیات آن است که مبادى معلومات آدمى خواه به اعتبار ظرف و خواه به اعتبار مواد علمى نهایت مىپذیرد ولى این کوزه و یا وجود متناهى هر گاه از اغراض نفسانى بوسیلهى مجاهدت پاک شود بعلم بىنهایت حق و یا دل مرشد اتصال مىیابد و حوضک آبى است که بدریا مىپیوندد و از پلیدى و آلایش غرض بدور مىماند و آن گاه همان استعداد نهایت پذیر، چنان قدرت و وسعتى حاصل مىکند که جهان را به انوار دانش و فروغ معرفت پر مىکند و روشنى مىبخشد بدلیل آن که دل سالک پس از مجاهدت و موت اختیارى که چهار نوعش فرض مىکنند یعنى موت ابیض (تحمل گرسنگى) و موت اخضر (اکتفا بحد اقل پوشش) و موت اسود (بردبارى و تحمل آزار خلق) و موت احمر (مخالفت هواى نفس) تجلى گاه حق مىشود، تجلى خدا را نهایت نیست و بدین سبب، علم و معرفت حاصل از آن که کشف است هم نهایت نمىپذیرد.
[1] - سوره توبة، آیهى 111
[2] - تفسیر طبرى، طبع مصر، ج 11، ص 23، تبیان طوسى، طبع ایران، ج 1، ص 860،
[3] - سوره نور، آیهْ 30.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |